آیه 18 سوره توبه
<<17 | آیه 18 سوره توبه | 19>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
منحصرا تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند، پس امید است که از هدایتیافتگان راه خدا باشند.
آباد کردن مساجد خدا فقط در صلاحیت کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خدا نترسیده اند؛ پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند.
مساجد خدا را تنها كسانى آباد مىكنند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسيدهاند، پس اميد است كه اينان از راهيافتگان باشند.
مسجدهاى خدا را كسانى عمارت مىكنند كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند و نماز مىگزارند و زكات مىدهند و جز از خدا نمى ترسند. اميد است كه اينان از هدايتيافتگان باشند.
مساجد خدا را تنها کسی آباد میکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهی از هدایتیافتگان باشند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَسَی»: امید است. برخی واژههای (عَسی) را در قرآن به معنی واجب و لازم است میدانند. امّا در اینجا معنی امید و رجا مناسبتر مینماید. چرا که مسلمان نباید به اعمال صالحه مغرور گردد، و بلکه باید همیشه در میان خوف و رجا بسر برد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «18»
مساجد خدا را تنها كسانى بايد آباد كنند كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و نماز را به پا داشته و زكات مىپردازند و جز از خدا نمىترسند. اميد است كه آنان از رهيافتگان باشند.
نکته ها
مسجد، پايگاه مهّم عبادى و اجتماعى مسلمانان است. بنابراين، هم متولّيان آن بايد صالح و پاك باشند و هم برنامههايش سازنده و تربيت كننده، هم بودجهاش مشروع و حلال باشد و هم مسجديان اهل تقوا و خدايى و مورد تكريم. وگرنه اگر سازندگان مساجد، جبّاران و سلاطين باشند و پيشنمازان، افراد بىسواد و ترسو و خادمان نيز وارفتگان بىحال، طبعاً مساجد از هدف اصلى خود كه آبادى معنوى است، دور خواهند ماند.
جلد 3 - صفحه 393
به گفتهى مرحوم فيض كاشانى در تفسير صافى، تعمير مسجد شامل مرمّت، نظافت و فرش كردن، روشنايى، تدريس و تبليغ مىشود.
در قرآن 32 بار از زكات ياد شده كه 28 بار آن در كنار نماز بيان شده است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «اذا رأيتم الرّجُلَ يعتاد المسجدَ فاشهَدُوا له بالأيمان» «1» همين كه ديديد كسى به مسجد رفت و آمد مىكند، به ايمان او گواهى دهيد.
در احاديث براى كسانىكه به مسجد رفت و آمد مىكنند، بهرههاى فراوان ذكر شده است، از جمله: پيدا كردن دوست و برادر دينى، آگاهىهاى مفيد، ارشاد و دورى از گناه، برخوردارى از نعمت و رحمت الهى. «2»
پیام ها
1- توليت و تعمير مسجد شرايطى دارد:
الف: از جهت اعتقادى، ايمان به مبدأ و معاد. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»
ب: از نظر عملى، برپا داشتن نماز وپرداخت زكات. «أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ»
ج: از جهت روحى، شجاعت و نفوذناپذيرى. «لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ» (اگر متولّى مسجد، شجاع باشد، مسجد نيز كانون حركتهاى ضدّ ظلم خواهد بود)
2- وظيفهى متولّيان مساجد و تعميركنندگان آنها، رسيدگى به محرومان است. إِنَّما يَعْمُرُ ... آتَى الزَّكاةَ
3- ايمان از عمل جدا نيست، «آمَنَ ... وَ أَقامَ» نماز از زكات جدا نيست، «أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ» و مسجد از انقلاب جدا نيست. «مَساجِدَ اللَّهِ ... وَ لَمْ يَخْشَ»
4- با وجود ايمان، عمل صالح، نماز، زكات و شجاعت، باز هم مغرور نشويم، هنوز خطر انحراف وجو دارد. «فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ»
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». وسائل الشيعه و تفسير درّالمنثور.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 394
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «18»
«1» منهج ج 3 ص 13.
ج5، ص 37
إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ: اين است، جز اين نيست كه عمارت كند مسجدهاى خدا را. مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ: كسى كه ايمان آورده باشد به خداى تعالى كه احدى الذات و واحد الصفات مىباشد. و عدم ذكر ايمان به رسول به جهت آنست كه از معلومات و ضروريات دين است كه ايمان به خدا تمام نيست مگر به ايمان به رسول او. وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ: و معتقد باشد به روز قيامت.
وَ أَقامَ الصَّلاةَ: و بپاى داشته باشد نماز را. وَ آتَى الزَّكاةَ: و دهنده باشد زكات را. وَ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ: و نترسيده باشد در امور دين مگر خدا را. مراد آنست كه عمارت مساجد، در خور كسانى است كه جامع كمالات علميه و عمليه باشند، و اوصاف مذكوره نشان آنها است.
در منهج «1»- قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قال اللّه تعالى انّ بيوتى فى الارض المساجد و انّ زوّارى فيها عمّارها فطوبى لعبد تطهّر فى بيته ثمّ زارنى فى بيتى فحقّ على المزور ان يكرم زائره.
فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: خداى تعالى فرمايد: بتحقيق خانه من در زمين مساجد است، و بدرستى كه زوار آن كسانيند كه تعمير مساجد كنند. پس خوشا بندهاى كه تطهير نمايد در خانه خود، و زيارت كند مرا در خانه من، پس سزاوار است بر مزور كه گرامى دارد زائرش را.
در وافى در ذيل نصايح حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به «اباذر» مىفرمايد: يا اباذر من اجاب داعى اللّه و احسن عمارة مساجد اللّه كان ثوابه من اللّه الجنّة، فقلت بابى انت و امى يا رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) كيف يعمر مساجد اللّه؟ قال: لا يرفع فيها الاصوات و لا يخاض فيها بالباطل و لا يشترى فيها و لا يباع، و اترك اللّغو ما دمت فيها فان لم تفعل فلا تلومنّ يوم القيمة الّا
«1» منهج ج 4 ص 239.
ج5، ص 38
نفسك. يا اباذر انّ اللّه تعالى يعطيك ما دمت جالسا فى المسجد بكلّ نفس تتنفّس فيه درجة فى الجنّة و تصلّى عليك الملائكة و يكتب لك بكلّ نفس تنفّست فيه عشر حسنات و يمحى عنك عشر سيئات.
فرمود اى اباذر: هر كه اجابت كند داعى الهى را و نيكو نمايد تعمير مساجد را، ثواب او از جانب الهى بهشت باشد. اباذر گويد: عرض كردم پدر و مادرم فدايت، چگونه تعمير شود مساجد الهى؟ فرمود: صدا بلند نشود در آنها، و خوض در باطل نكنند، و خريد و فروش در آنها ننمايند، و ترك لغو كنى مادامى كه در آن باشى؛ پس اگر اين افعال را بجا نياوردى و خلاف آن رفتار نمودى، پس نبايد ملامت كنى كسى را مگر خودت را. اى اباذر خداى تعالى بتحقيق عطا فرمايد تو را مادامى كه نشستهاى در مسجد به هر نفسى، درجهاى در بهشت، و طلب رحمت نمايند بر تو ملائكه، و مىنويسند براى تو به هر نفسى ده حسنه، و محو گردانند از تو ده سيئه را.
و از جمله آبادى مساجد فرش نمودن مساجد و روشن كردن چراغ و ادامه عبادت و ذكر و درس علوم شريعت و صيانت آن از چيزهائى كه حرام و شايسته آن نيست مانند سخن دنيا نمودن در آن.
در جامع الاخبار «1» قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يأتى فى آخر الزّمان ناس من امّتى يأتون المساجد يقعدون فيها حلقا ذكرهم الدّنيا و حبّ الدّنيا لا تجالسوهم فليس بهم للّه حاجة.
فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىآيند در آخر الزمان جمعى از امّت من، مىآيند به مسجد، مىنشينند در آن حلقه حلقه، ذكر آنها دنيا و دوستى دنيا است، مجالست نكنيد ايشان را، پس نيست خدا را با ايشان حاجتى.
و نيز فرمود: «2» الحديث فى المسجد يأكل الحسنات كما يأكل البهيمة
«1» جامع الاخبار فصل 32 ص 83.
«2» همان مدرك.
ج5، ص 39
الحشيش. يعنى سخن دنيا گفتن در مسجد، مىخورد و نابود كند حسنات را چنانچه بهيمه، گياه را مىخورد.
فَعَسى أُولئِكَ: پس اميد است آن جماعت آباد كنندگان مساجد كه جامع كمالات علميه و عمليهاند. أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ: اينكه باشند از راه يافتگان طريق نجات.
نكته- ايراد لفظ «عسى» صيغه توقع، جهت قطع طمع مشركان است، يعنى هرگاه اهتداى اين گروه مستجمع كمالات علميه و عمليه داير است ميان لعل و عسى، پس حال آنها كه من كل الوجوه ناقصند، معلوم است چگونه خواهد بود. ايضا منع مؤمنان است از اغترار و به اعمال خود اعتماد نمودن، چه هر كه به عمل مغرور است از فيض ازلى مهجور است.
مباش غره به علم و عمل كه شد ابليس
بدين سبب ز در بارگاه عزّت دور
از نعمان بشير مروى است كه پاى منبر حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايستاده بودم. يكى از اصحاب گفت: مرا در عمل همين كافى است كه سقايت حاج نمايم. ديگرى گفت: من باك ندارم كه عملى ننمايم، زيرا عمارت مسجد كنم. مردى گفت: جهاد در راه خدا از همه فاضلتر است. عمر گفت: خاموش باشيد تا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از منزل آيد. چون حضرت تشريف آورد، به حكومت، خدمت آن سرور رفتند. حق تعالى آيه شريفه «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ ...» نازل فرمود. «1» شأن نزول- در منهج «2»: ابن عباس نقل نموده كه روزى عباس بن عبد المطلب اظهار شرف و فضيلت خود مىنمود، مىگفت: من از على بن ابى طالب افضل هستم، زيرا اقرب به رسولم، چه من عمّ پيغمبر، و على عليه السّلام پسر عم او است، و پسر عم ابعد از عم باشد. و نيز سقايت حاج با من است و على
«1» تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 470.
«2» منهج ج 4 ص 241.
ج5، ص 40
عليه السّلام را اين منصب نيست. طلحة بن شيبه گفت: شرف و فضيلت مرا باشد كه صاحب بيت اللّه و كليد دارم، و عامر مسجد الحرام، و هيچكس از قريش در مرتبه من نيست. هر دو در اين سخن بودند كه سرور اولياء حضرت علىّ مرتضى وارد شد، فرمود: انا افضل منكما، انا المجاهد فى سبيل اللّه «وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً»: «1» من افضل و اشرف از شما هستم، زيرا من در ترويج دين نبى و نصرت او كوشيدهام و خداى تعالى تفضيل داده است مجاهدين را بر قاعدين اجر عظيمى. و چون اين تنازع و تشاجر بين آنها واقع شد، حق تعالى براى تجليل و تعظيم حضرت على ابن ابى طالب عليه السّلام آيه شريفه نازل فرمود:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ «17» إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «18»
ترجمه
نباشد براى مشركان آنكه آباد كنند مسجدهاى خدا را با آنكه گواهان باشند بر خودهاشان بكفر آنگروه باطل شده است عملهاشان و در آتش آنها جاويدانند
جز اين نيست كه آباد ميكند مسجدهاى خدا را كسيكه ايمان آورد بخدا و روز قيامت و بر پاداشت نماز را و داد زكوة را و نترسيد مگر از خدا پس بسا باشد آنگروه آنكه بوده باشند از راه يافتگان.
تفسير
در جوامع روايت نموده است كه مسلمانان سرزنش نمودند اسراء بدر را و امير المومنين (ع) ملامت فرمود عباس عموى خود را كه قطع رحم كردى و بجنگ پيغمبر (ص) آمدى عباس گفت چرا بدىهاى ما را مىگوئيد و خوبىهاى ما را نمىگوئيد گفتند خوبىهاى شما چيست گفت ما مسجد الحرام را آباد مىكنيم و كعبه را مىپوشانيم و حاجّ را سيراب مينمائيم و اسير را از بند رها مىكنيم پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر آنكه اين اعمال از مشرك قبول نمىشود و صحيح نيست بلكه كليّه اعمال خيريّه از كافر فاسد و بىثمر است و عمران مسجد شامل است بناء و مرمّت و تنظيف و تطهير و تنوير و هر چه را موجب آبادى و رواج مسجد باشد و اين عمران سزاوار از مسلمان است در هر مسجدى نه از مشرك متظاهر بكفر خصوصا در مسجد الحرام بنصب اصنام در اطراف كعبه كه قطعا حرام بلكه كفر است و در نظر او عمران مسجد حساب ميشود و موجب خلود در آتش جهنم است و از اصول اسلام بذكر مبدء و منتهى يعنى ايمان بخدا و روز جزا و از فروع بذكر دو عمل مهمّ حالى و مالى يعنى نماز و زكوة اكتفا شده است و در خاتمه اشاره شده بصفتى كه موجب تمام عقائد حقّه و اعمال صالحه است كه آن صفت خدا ترسى است كه در هر كس باشد جدّ و جهد مينمايد تا حق را بيابد و خداوند هم باو ارائه ميفرمايد و موفق ميشود باعمال صالحه براى ترس از خدا و روز جزا و از
جلد 2 صفحه 564
غير خدا نميترسد چون ميداند كه هيچ قدرتى فوق قدرت او نيست و هيچ اراده در مقابل اراده او نفوذ ندارد و اعمالش قهرا خالى از ريا و براى رضاى خدا ميشود و هميشه آبادى مساجد بوجود اين قبيل اشخاص است و اگر اينها نباشند مساجد آباد هم خراب ميشود چه رسد بآنكه مساجد خراب آباد شود پس تحقّق عمران و قبول آن منوط بوجود اهل تقوى و صدور عمل از آنها است و اينكه فيض ره فرموده خشيت در امور دينى مخصوص بخدا است براى كسانيكه جامع كمالات علميّه و عمليّهاند و اختيار نمىكنند بر رضاى خدا رضاى غير را و الّا ترس از خطرات جبلّى هر عاقلى است صحيح است ولى در عين حال كسيكه معتقد بخداى عالم قادر حافظ غيبى است با غير معتقد فرق دارد و بسا باشد باندك توجّهى رفع خوف و حزنش بشود و بنظر حقير مراد انحصار خوف عقلى است بخدا نه وهمى و خيالى كه جبلّى و فطرى است و منافات با وجوب تحرّز ندارد چون حفظ نفس هم يكى از تكاليف قطعيّه الهيّه است و در خاتمه براى قطع طمع كفار از استفاده باعمال خودشان و دفع غرور و عجب از مسلمانان باعمال صالحه خود فرموده است اين قبيل اشخاص هم كه موفق باعمال خيريّه شوند اميد است از هدايت شدگان باشند يعنى يقينى نيست چون بنى آدم در هيچ حال از شرّ شيطان مأمون نيست نميشود مطمئن بعمل شد بايد اميدوار بكرم الهى بود و بعضى گفتهاند عسى و لعل از خدا براى وجوب است و در حديث قدسى وارد است كه خدا فرمود همانا خانههاى من در زمين مساجد است و همانا زوّار من در آنها آباد كنان مساجدند پس خوشا بحال بنده كه تطهير كند در خانه خود پس زيارت كند مرا در خانه خودم و حق كسيكه بزيارت او آمده باشند آنستكه اكرام كند زائر خود را و بنظر حقير تمام آبادى مسجد بحضور در آن و اقامه نماز خصوصا جماعت است كه اگر اين امر درست شد ساير امور طبعا درست ميشود و تمام خرابى مسجد بترك حضور در آن و ترك جماعت است و در اخبار بسيار از ائمه اطهار اين دو امر مثبت عدالت و فسق مردم قرار داده شده است خداوند ما را از وساوس شيطان محفوظ و بامور خير موفق فرمايد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّما يَعمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَن آمَنَ بِاللّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ لَم يَخشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسي أُولئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ المُهتَدِينَ «18»
منحصرا بايد تعمير مساجد الهي كنند كساني که ايمان بخدا و روز جزاء دارند و نماز ميگذارند و زكاة ميدهند و از غير خدا باك ندارند فقط خدا ترس هستند پس اميد است که اينها بوده باشند از هدايت شدگان.
إِنَّما يَعمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَن آمَنَ بِاللّهِ كلمه انما از ادات حصر است يعني تعمير مساجد بطور انحصار در عهده كسي است که ايمان بخدا داشته باشد و غير او نبايد تعمير كند و اينکه جمله مراد اينکه نيست که بعضي توهم كردند که هر که تعمير مسجد كند مؤمن بخدا است بلكه هر که مؤمن بخدا است بايد تعمير كند و حق او است و معناي مؤمن باللّه معتقد بتوحيد و صفات ربوبي و عدل الهي است پس بنا بر اينکه بسياري از فرق مسلمين از تحت اينکه عنوان خارج ميشوند مثل غلات و مجسمه و قائلين بصفات زائده و منكرين عدل که اكثر عامه اشاعره هستند بلكه کل آنها از اينکه عنوان خارج ميشوند بواسطه يكي از اينکه جهات.
وَ اليَومِ الآخِرِ اعتقاد بقيامت بجميع خصوصيات آن پس منكرين معاد جسماني و منكرين شفاعت و منكرين خلود خارج هستند.
وَ أَقامَ الصَّلاةَ که ركن اعظم ايمان است
(الصلاة عمود الدين)
وَ آتَي الزَّكاةَ که باعث حفظ ايمان ميشود وَ لَم يَخشَ إِلَّا اللّهَ در امر دين بايد وَ لا يَخافُونَ لَومَةَ لائِمٍ مائده آيه 59، و فقط از مخالفت اوامر الهي و ارتكاب معاصي و عقاب الهي ترسيد.
فَعَسي أُولئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ المُهتَدِينَ بالقطع و اليقين چنين كساني هدايت شدهاند و از مهتدين هستند و تعبير بعسي براي يك شرط است و آن بقاء ايمان است تا آخرين نفس که اگر خداي نخواسته زائل شد از عنوان مهتدين خارج ميشود
194
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 18)- در این آیه برای تکمیل این سخن شرایط آباد کنندگان مساجد و کانونهای پرستش و عبادت را ذکر میکند، و برای آنها پنج شرط مهم بیان میدارد و میگوید: «تنها کسانی مساجد خدا را آباد میسازند که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند» (إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ).
این اشاره به شرط اول و دوم است، که جنبه اعتقادی و زیر بنایی دارد.
بعد به شرطهای سوم و چهارم اشاره کرده، میگوید: «و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند» (وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ).
یعنی ایمانش به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاکش آن را تأیید کند، هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستی انجام دهد، و هم پیوندش با خلق خدا، و زکات را بپردازد.
سر انجام به آخرین شرط اشاره کرده، میگوید «و جز از خدا نترسند» (وَ لَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ).
قلبشان مملو از عشق به خداست و تنها احساس مسؤولیت در برابر فرمان او میکنند بندگان ضعیف را کوچکتر از آن میشمرند که بتوانند در سرنوشت مسلمانان و در آبادی کانون عبادت آنان تأثیری داشته باشند.
و در پایان اضافه میکند: «این گروه که دارای چنین صفاتی هستند ممکن است هدایت شوند» (فَعَسی أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ). و به هدف خود برسند و در عمران و آبادی مساجد خدا بکوشند و از نتایج بزرگ آن بهرهمند شوند.
اهمیت بنای مساجد:
در باره اهمیت بنای مسجد احادیث فراوانی از طرق اهل بیت علیهم السّلام و اهل سنت رسیده است.
از جمله، از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله چنین نقل شده که فرمود: «کسی که مسجدی بنا کند هر چند به اندازه لانه مرغی بوده باشد، خداوند خانهای در بهشت برای او بنا خواهد ساخت».
ج2، ص186
ولی امروز آنچه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادی معنوی مساجد است.
و باید مسجد، مرکزی برای جوانان با ایمان گردد، نه این که تنها مرکز بازنشستگان و از کار افتادگان شود.
مسجد باید کانونی برای فعالترین قشرهای اجتماع باشد، نه مرکز افراد بیکار، و بیحال و خواب آلودهها!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم